خلـســـــــــــه

مردی که بازی را بازی نکرد.

خلـســـــــــــه

مردی که بازی را بازی نکرد.

بهانه

سربه‌سرم می‌گذاری ... ها؟
می‌دانم که می‌ آیی
پس لااقل باران را بهانه کُن
دارد باران می‌آید...




درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

معنی کور شدن را گره ها می فهمند


دانی

هیچ می دانی چرا چون موج

در گریز از خویشتن پیوسته می‌کاهم؟
زانکه بر این پرده‌ی تاریک
این خاموشی نزدیک
آنچه می خواهم، نمی بینم
و آنچه می بینم، نمی خواهم!

زود برمی گردم


انگار هر بار که می رم کسی بدرقم می کنه و هر بار که می خوام برگردم کسی چشم انتظارمه!
آهای تویی که شاید باشی و شاید حقیقت داشته باشی...زود برمی گردم!

کلیشه


نمیخوام حرف کلیشه ای بزنم

واقعا حرف دلمه !!
یا جایی تو یه شرایط خاص میخوای به یکی از احساست بهش بگی
بعد کلمه ها کنار هم درست قرار نمیگیرن !
بعد کلمه ها هر چی هم که ماهر باشی تو به کار بردنشون نمیتونن حرف دلت و حالت و بیان کنن !
بعد آرزو میکنی کاش نگاهت یا سکوتت یه ذره به حرف بیان، یه ذره درونت رو آشکار کنن
بعد که فکر میکنی این اتفاق نیفتاده
آرزو میکنی زمین دهن باز کنه تو رو ببلعه


حتی تو اوج شاد بودنت هم یه خاطره هست که اینقدر قوی باشه تا کل روزت رو خراب کنه!کل هفته رو!


به جای به جا "ایشالا" بگین "اگه خدا بذاره" !!

یه دوره ای از زندگی دیگه با چیزی خوشحال نمیشی با چیزی هم ناراحت نمیشی،
این حال ِ بیتفاوتی خطرناکه

همیشـــه نمــی شود زد به بــی خیـــالــی و گفــــت :
تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــی روم ...
یک وقـــت هــایــی !
شایـــد حتـــی برای ساعتـــی یا دقیــقه ای ؛
کم مــی آوری ...
دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد.

رفیق!

قسمت سخت زندگی اونجاست که یه کار، یه چیز و حتی یه حرفی رو میخوای بزنی؛

همه هم از اون خبر دارن، از حالت ها و رفتارهات میفهمن که داره چه به سرت میاد؛

اما هیچ کس نمیاد بگه، چته؟

بعد که شروع به حرف زدن کردی، شروع نکنه به توجیح و تفسیر واین جور چیزا! البته که روش خوبی برا تسکین دادن نیست!

حرف بزنی و خالی بشی؛ بعد آخرش دستشو بزاره رو شونت و بگه من میفمم چه حالی داری!

او (SHE)

خیال همقدمی با تو در زمستان را
خراب می کند این ردپای یکنــــفره

جشنواره داروگ، بهمن 91

فیلم برگزیده جشنواره داروگ:

E:\Film\A Beautiful Mind

آهنگ برگزیده جشنواره داروگ:

E:\Music\Unknown Album\Unknow Song

حماقت یا اطاعت

رتبه یک رو با چی عوض کردم!؟

ای داد و بی داد

خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود           گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود

حالات ما

از سوالاتی که برام پیش میاد اینکه در این اوضاع و شرایط اون هم مثل من چنین افکاری رو داره؟

موقع خواب بازم به من فکر میکنه؟

آهنگی که با هم گوش میدادیم رو هنوزم گوش میکنه؟

مسیر مورد علاقه رو هنوزم پیاده میره؟

تو اتوبوسا احساس غربت میکنه؟

تو جمع؛ بین دوستامون به افکار درونی متوجه رابطۀ خراب ما توجهی داره؟

یادگاری ها رو چی؟ انداخته دور؟

و و و و هزاران سوال!



(پی نوشت: فعلا بیماری باکلاسمون هم چند وقتیه شناسایی شده؛ فهمیدم چند سالیه سرکار بودم!)


ماجرا

بدترین قسمت ماجرا آنجاست که معلوم نیست بدترین قسمت ماجرا کجاست.

واقعــــــ... اتفـــــــ...اق

یکی از ما دو نفر

فراموش میشود.

همان طور که؛ یکی از ما دو نفر فراموش میکند.


اگر بلد نیستی گریه کنی

(این قصه پایانی تلخ دارد)

دستم را ول کن محبوبم!