خلـســـــــــــه

مردی که بازی را بازی نکرد.

خلـســـــــــــه

مردی که بازی را بازی نکرد.

دانی

هیچ می دانی چرا چون موج

در گریز از خویشتن پیوسته می‌کاهم؟
زانکه بر این پرده‌ی تاریک
این خاموشی نزدیک
آنچه می خواهم، نمی بینم
و آنچه می بینم، نمی خواهم!